واژههای تنهایی یکی پس از دیگری در گذر زمان گم میشود و هر زمان واژه ای تازه خودنمایی میکند
تیک تیک ساعت نشانی از مرگ لحظه ها دارد و من هنوز در حال زندگی در لحظه های مرده
لحظه هایی که نشان از مرگ تدریجی در انقلابی از زمان در آینده دارد
پیش میروی تا سیاهی مرگ را در پس لحظه ها نومید کنی
از دست این شازده کوچولو بازم تسلیم کاراش شدم
گوسفند رو با تمام دردسراش پذیرفتم
ولی یک چیز بزرگ رو فهمیدم
اینکه تمام گوسفندهای دنیا باید صاحبی داشته باشن
شازده کوچولو هم فهمید که گوسفند نمیتونه یه سوغات باشه بلکه اون یک ، یک ..... نمیدونم شاید هر چی که شما فکرشو بکنید همونه
امیدوارم که دور گوسفندان زندگیتون حصار بکشید تا بلایی که سر من اومد سر شما نیاد
سلام

بالاخره پذیرفتی
خوبه شازده کوچولو هم فهمید
این دردیست آشنا (زندگی در لحظات مرده).پیش رفتن تا نا امید کردن سیاهی مرگ مرهمیست برین درد
سلام دوست من

به هر حال اجباری بود دیگه باید قبول میکرد
خوشحالم که منظورم رو تا حدودی رسوندم و از اینکه هنوز آدمهایی هستن که کلامات رو درک میکنن
وقتی اینقدر ناامیدی که لحظهات مرده است چجوری میشه سیاهی رو ناامید کرد ...
سلام دوست من

توی زندگی لحظاتی هست به نام نومیدی که ضرورتش ایجاب میکنه که باشه ، آیا زندگی شما چیزی هست که انتظارش رو دارید و به تمام خواسته هات رسیدی
زیباترین لحظات ، زندگی در لحظات گمشده هستش که راه رو نشونت میدن
می گم نمی شه ساعتتون رو دیجیتالی کنین؟؟آیا!!!

شازده کوجولو با نمکی دارین
راستی چرا حالا دور گوسفندها حصار بکشیم؟؟؟دور باغچه حصار کشیدن دردسرش کمتره گمون کنم
سلام دوست من



اره میشه دیجیتال کرد ولی صدای تیک تیک ساعت یه دنیای دیگه داره
بیشتر شیطونه تا با نمک ولی درست میشه یه روز
میدونستی دنیای ما پر از باغچه هستش ، و اینکه تعداد گوسفندان هم خیلی بیشتر . پس بهتره تمام گوسفندان رو درون یک حصار قرار داد نه برای هر باغچه یک حصار
البته نظر شما هم خوبه به شرط اینکه توجیه اقتصادی داشته باشه
تا دلت بخواد زیاده!
لحظه های مرده!
کمی شاد تر باشی هم بهتره! فقط بخاطر خودت.
شاد زی
سلام دوست من
همینطور هستش
با هر لحظه ما خمیده تر میشیم
من بر عکس نوشته هام آدم بیخیال و سرزنده ای هستم
ولی درونم رو باید جایی تخلیه کنم و بهتر از وب جایی رو پیدا نکردم
ممنون از محبتی که داری امیدوارم همیشه دلت پاک بمونه